سفر جدید چهنی پارت ۸

داشتیم قدم میزدیم رزی همش ب من اشاره میکرد درحالی ک واران و کالی داشتن باهامون حرف میزدن ما اصلا حواسمون ب اونا نبود
رزی داشت خیلی آروم باهام حرف میزد و میگفت
رزی:جنی بیا یکاری کنیم تهیونگ و جیمین یکم بیان این سمت
منم گفتم اوکی ولی چطوری باید اینکارو بکنیم
رزی گفت:اول باید یکاری کنیم اون دخترا لباسشونو خراب کنن
من گفتم:باشه مشکلی نیست بریم
من و رزی رفتیم سمت میز شام نشستیم رزی درحالی ک داشت کیمچی میخورد بهم گفت یدونه کیمچی برو بده ب اون دخترا میون و جولی بهشون بگو بدن ب جیمین و تهیونگ
جنی:اوکی الان میرم میدم ولی میخوای چیکار کنی؟
رزی:توفقط برو بده میفهمی😏
رفتم کیمچی هارو دادم بهشون درحالی ک داشتن میزاشتن تو دهن تهیونگ و جیمین رزی ب دختره اشاره کرد و پایین یه چیزی افتاده و پاشو برد پشت پای دخترا و اونا افتادن
شپلق🗑
من و رزی بهشون خندیدیم اما......
جیمین:میوننننن چیکار میکنی کیمچی هارو ریختی رو لباسم الان چی بگم بهتتتت
میون:جیمین ببخشید این دختره باعث شد
ب رزی اشاره کرد اما رزی یجوری وانمود کرد انگار داشت شام میخورد و اصلا از جریان خبر نداش
جیمین:الکی نگو اون اصلا حواسش نیس
جیمین میون رو برد اونور میز و بهش گفت دیگ بهم نزدیک نشو فهمیدی
میون دستای جیمینو گرفت اما جیمین ولش کرد و رفت سر میز شام
جیمین:رزی تروخدا ببخش منو کار من خیلی بد بود قول میدم بهت خیانت نکنم
من و رزی پاشدیم رفتیم سمت استخر نشستیم و شامپاین خوردیم
رزی:جنی حالا وقتشه ک جولی رو برای تهیونگ بد کنیم خوبه؟
جنی:آره عالی فعلا جیمین باید ازت معذرت خواهی کنه
جیمین بدو بدو اومد پیش رزی و بقلش کرد و دستاشو برد دور کمر رزی و بهش گفت
جیمین:منو میبخشی دیگه؟
رزی:باشه ولی دیگ تکرار نشه
رزی‌ب جیمین گفت
رزی:جیمین الان باید با من و جنی همکاری کنی ک جولی رو از تهیونگ دور کنیم کمک میکنی؟
جیمین:حتما
دیدگاه ها (۶)

سفر جدید چهنی پارت ۹

سفر جدید چهنی پارت آخر

سفر‌جدید چهنی پارت ۷

فالو کنید

ای خداااا حتی گربم نشدیممم😭😭😭🎀 ببین کار ب کجا رسیده ک دیگه ب...

پارت:۸ پیوند اجباری

my month²پارت¹⁰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط